English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8291 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
departmental intelligence U اطلاعات اداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
office information system U سیستم اطلاعات اداری
Other Matches
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
administrative wheeled vehicle fleet U کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
bureaucracy U تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracies U تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy U حکومت اداری تاسیسات اداری
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
workday U ایام کار اداری ساعات کار اداری
workdays U ایام کار اداری ساعات کار اداری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
formal U اداری
administrative U اداری
official U اداری
bureaucrat U اداری
administerial U اداری
bureaucrats U اداری
departmental U اداری
executory U اداری
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
administrative law U قوانین اداری
administrative flight U هواپیمای اداری
administrative law U حقوق اداری
administrative march U راهپیمایی اداری
malfeasance U خطای اداری
administrative movement U حرکت اداری
administrative approval U موافقتنامه اداری
administrative budget U بودجه اداری
administrative capacity U فرفیت اداری
administrative channels U مجاری اداری
administrative channels U طرق اداری
administrative command U یکان اداری
administrative command U فرماندهی اداری
administrative escort U ناو اداری
administrative flight U پرواز اداری
overhead gharges U هزینه اداری
office building U ساختمان اداری
administrative net U شبکه اداری
administrative order U دستور اداری
prefectorial U وابسته به اداری
prefecture U حوزه اداری
bureaucreat U گماشته اداری
business hours U ساعت اداری
circular letter U بخشنامه اداری
circular letter U نامه اداری
management expenses U مخارج اداری
departmentally U ازلحاظ اداری
service element U عنصر اداری
prefectoral U وابسته به اداری
red tape U فرمالیته اداری
bureau U هیئت اداری
administrative publications U نشریات اداری
administrative services U خدمات اداری
administrative tribunal U دادگاه اداری
administratively U بطور اداری
office computer U کامپیوتر اداری
office hours U ساعات اداری
office work U کار اداری
official communications U مکاتبات اداری
officialism U سیستم اداری
bureaus U هیئت اداری
a white collar job U کار اداری
paperwork U تشریفات اداری
office chair U مبل اداری
administrative services U قسمتهای اداری
officialdom U سیستم اداری
officially U از طریق اداری
unofficial U غیر اداری
office chair U صندلی اداری
administration building U قسمت اداری
administration building U ساختمان اداری
bureaucrats U مامور اداری
bureaucrat U مامور اداری
administrative landing U پیاده شدن اداری
provisional order U دستور موقت اداری
key personnels U کادر اداری اصلی
placeman U صاحب منصب اداری
office swivel chair U صندلی گردان اداری
general administration cost U هزینه عمومی اداری
administrative escort U ناو اسکورت اداری
officialism U رسمیت مقررات اداری
administrative data processing U پردازش دادههای اداری
Outside office hours. U خارج از وقت اداری
deck department U قسمت اداری ناو
out of [outside] office hours U خارج از ساعات اداری
officers U مامور کارمند اداری
extra official U بیرون ازوفایف اداری
service echelon U رده اداری و خدماتی
bureaucratic U وابسته به امور اداری
officer U مامور کارمند اداری
administrative(financial,legal)process. U جریان اداری (مالی .حقوقی )
administrative storage U انبار کردن به طریق اداری
bureaucracies U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
disciplinary court U دادگاه انتظامی محکمه اداری
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
bureaucracy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
ministerial U وابسته به وزیر یا کشیش اداری
formally U مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
red tapism U رعایت تشریفات اداری به حدافراط
formal U مقید به اداب ورسوم اداری
bureaucrasy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
genitourinary U وابسته به دستگاه اداری تناسلی
superstructures U سازمانهای اداری ومدیریه کشور
superstructure U سازمانهای اداری ومدیریه کشور
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
general U شرکت مربوط به امور اداری اصلی
generals U شرکت مربوط به امور اداری اصلی
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
administrative segregation U زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
nihilism U اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
capitulary U عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
federal government U دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
nepotism U انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
brief case [briefcase] U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
attache case U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
counterintelligence U ضد اطلاعات
intelligence U اطلاعات
information U اطلاعات
witting U اطلاعات
[pieces of] information U اطلاعات
data U اطلاعات
stationary information U اطلاعات لایتغیر
combatintelligence U اطلاعات رزمی
critical intelligence U اطلاعات مهم
critical intelligence U اطلاعات حیاتی
combat intelligence U اطلاعات رزمی
data base U مبنای اطلاعات
data banks U بانک اطلاعات
data input U اطلاعات ورودی
data element U جزئیات اطلاعات
data item U جزئیات اطلاعات
tactical intelligence U اطلاعات جنگی
data element U عناصر اطلاعات
communication U عبور اطلاعات
data communication U انتقال اطلاعات
data bank U بانک اطلاعات
secret U اطلاعات سری
secrets U اطلاعات سری
tactical intelligence U اطلاعات تاکتیکی
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U امایش اطلاعات
technical data U اطلاعات فنی
keep up with the news <idiom> U حفظ اطلاعات
false information U اطلاعات نادرست
information desk U میز اطلاعات
information office U دفتر اطلاعات
information sheet U برگه اطلاعات
intelligence office U دفتر اطلاعات
Ministry of Information . U وزارت اطلاعات
defense information U اطلاعات دفاعی
intelligence U اطلاعات نظامی
info U مخفف اطلاعات
information on demand U اطلاعات با تقاضا
dissemination U پخش اطلاعات
information technology U تکنولوژی اطلاعات
weather intelligence U اطلاعات هواشناسی
budget data U اطلاعات بودجه
basic data U اطلاعات اولیه
wrong information U اطلاعات نادرست
assistant chief of staff,g (intelligenc U معاونت اطلاعات
disinformation U اطلاعات دورغ
handout U برگه اطلاعات
defense information U اطلاعات نظامی
input information U اطلاعات اولیه
data processing U پرورش اطلاعات
information unit U واحد اطلاعات
information transmission U انتقال اطلاعات
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
1Jack Attac
1coffee table conversation piece
1rhodamine
2immunogenicity
2transmembrane
1کارآفرینی - فناوری اطلاعات
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com